گامهای فضایی ایران از «مصباح» تا «خیام»
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۷۸۶۹۷
ایران بعد از پرتاب ماهواره «امید» تاکنون توانسته برخی از فناوریهای فضایی را توسعه دهد و در دولت سیزدهم علاوه بر پرتاب ماهواره «خیام» و بهرهبرداری از دادههای آن، با برگزاری جلسات شورای عالی فضایی سند ۱۰ ساله این صنعت را به تصویب رساند و همچنین طراحی و ساخت ماهوارههای مخابراتی، پرتاب ماهوارههای سنجشی با دقت یک متر و کمتر و از سرگیری پرتاب کپسولهای زیستی در دستور کار سازمان فضایی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایران اکونومیست، اختراع چرخ یکی از مهمترین اختراعات انسان بود که در هزاره چهارم قبل از میلاد در سرزمین باستانی سومر ساخته شد. این ابزار با کاهش اصطکاک، به حرکت بشر سرعت بخشید. این ابزار هر چند که امروزه کاربردهای وسیعتری یافته است، ولی بشر برای ماجراجوییهایش در فضای ماوراء جو نیاز به ابزارهای دیگری داشت تا بتواند ناشناختههای آسمان بالای سرش را کشف کند.
فضای بیرونی کره زمین محیط ناشناختهای است که به ناچار انسان را بهسمت تکنیکها و دانشهای پیشرو سوق داده است و اغلب فناوریهای جدیدی که به واسطه فعالیت انسان در فضا تولید شد و شتاب گرفت، در فعالیتهای اقتصادی دیگر نیز مورد بهرهبرداری قرار گرفت و از این رو امروزه شاهد رشد فزاینده فناوریها در همه حوزهها هستیم.
ایران نیز با ماهواره «امید» قدم به فضا گذاشت.
ماهواره «امید» نخستین ماهوارهای است که تمام مراحل تولید و ساخت آن، در ایران انجام شد. این ماهواره که در ارتفاع ۲۴۶ تا ۳۷۷ کیلومتری از زمین و در قسمت بسیار رقیق جو قرار داشت و در مدار پایین بود و بر اساس مأموریت تعریف شده برای آن، در اثر غلبه جاذبه زمین بر اصطکاک هوا انرژی خود را از دست داده و سقوط کرد.
گامهای ایران در پرتاب ماهواره
«مصباح ۱»، اولین پروژه ایران برای ساخت ماهواره پس از انقلاب بود. این ماهواره قرار بود طی یک همکاری مشترک بین ایران و ایتالیا به فضا پرتاب شود، اما این پروژه هیچگاه به نتیجه نرسید. «مصباح» که جزو اولین پروژههای ماهوارهای ایران پس از انقلاب اسلامی بود، یک ماهواره مخابراتی مدار نزدیک زمین بود که برای پژوهشهای علمی و اهداف آموزشی طراحی شد و قرار بود سال ۸۶ به فضا پرتاب شود. اهداف اصلی این ماهواره، پیدا کردن منابع معدنی، منابع آب و خاک، هواشناسی و همچنین کنترل شبکههای آب، برق و گاز و امدادرسانی در هنگام وقوع بلایای طبیعی هدفگذاری شده بود.
جزئیات ماهوارههای ایران به این شرح است:
ماهواره مصباح ۲ | مخابراتی با ماموریت ذخیره و انتقال اطلاعات |
سینا ۱ | سنجش از دور، دریافت، ذخیره و ارسال دادههای مخابراتی |
طلوع | سنجش از راه دور |
رصد | تصویربرداری از زمین و ارسال تصاویر به همراه اطلاعات تلهمتری به ایستگاههای زمینی |
نوید | مأموریت این ماهواره تصویربرداری از زمین با وضوح تصویر ۷۵۰ متر |
فجر | انتقال مداری، عکسبرداری برای نقشهبرداری و هواشناسی و برخی محمولههای تحقیقاتی |
ناهید | ماهواره مخابراتی با ماموریت ارتباط در باند مخابراتی Ku در مدار تصویربرداری و تخمین نرخ باز شدن صفحات خورشیدی |
پیام | از سری میکرو ماهوارههای توسعه فناوری فضایی با هدف تصویربرداری سهطیفی |
ظفر | سنجش از دور با ماموریت تصویربرداری از سطح زمین |
پارس | ماهواره سنجشی با ماموریت پایش اراضی کشاورزی و جنگلها، بررسی وضعیت دریاچهها و تخمین وسعت مخاطرات طبیعی |
نور | اولین ماهواره نظامی ایران |
دوستی | بررسی پوشش گیاهی و پایش منابع آبی |
ماهواره خیام
«خیام» یک ماهواره سنجش از دور با قابلیت تصویربرداری با دقت یک متر است که با وزن ۶۰۰ کیلوگرم با ماهوارهبر «سایوز» در روز ۱۸ مردادماه سال جاری به مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین پرتاب شد تا به مدت پنج سال از دادهها و تصاویر ارسالی آن در حوزههای کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست، منابع آبی، معادن و پایش مرزها و مدیریت حوادث غیرمترقبه و نیروهای دفاعی استفاده شود.
این ماهواره هر ۲۴ ساعت چهار گذر از فراز ایران خواهد داشت که در این گذرها ارسال فرمان به ماهواره و دریافت داده تلهمتری ماهواره انجام خواهد شد.
دادههای ماهواره «خیام» که با هدف ارتقای مدیریت بهینه منابع کشور در حوزههای مختلف طراحی و ساخته شده است، در حوزههایی همچون کشاورزی، محیط زیست، بلایای طبیعی، تغییرات شهری، اکتشافات معدنی و منابع آبی کاربرد دارد که جزئیات این کاربردها به شرح زیر است:
در حوزه کشاورزی برای مطالعه این موارد میتوان از دادههای ماهواره «خیام» بهره برد:
* رطوبت خاک و گیاه
* مدیریت مصرف بهینه آب در مزارع کشاورزی
* پایش محدوده و سطح زیر کشت در مناطق مختلف
* میزان محصول پیش از برداشت
* تشخیص و تعیین گونههای مورد کشت
* بررسی سلامت محصول و تشخیص آفات
* پایش تغییرات دورهای رشد گیاه
حوزه محیط زیست:
* پایش و بررسی تغییرات دورهای سطح زمین
* پایش و بررسی روند حرکت و جابجایی آلودگیها در آب، خاک و هوا
* بررسی تغییرات پوشش گیاهی و جنگلها
* شناسایی کانونهای گرد و غبار
* ارزیابی و تخریب زمین و بیابانزایی
* پایش میزان فرسایش خاک و وضعیت کویر و بیابان
حوزه بلایای طبیعی:
* مدلسازی ریسک و تهیه نقشه خطر
* پایش مناطق خسارت دیده
* شناسایی مناطق اسکان مجدد
* ارزیابی خسارت
پایش تغییرات شهری:
* پایش و بررسی پراکندگی شهرها و مناطق جمعیتی
* تغییرات کاربری اراضی
* تهیه نقشههای توسعه شهری و روستایی
* پایش ساخت و سازهای غیر مجاز
اکتشافات معدنی:
* پایش و بررسی پراکندگی صنایع و معادن
پایش منابع آبی:
* پایش تغییرات مرز ساحلی
* پایش مساحت سطح آب دریاچهها، تالابها و ذخایر آب سدها
برنامههای آتی دولت برای توسعه صنعت فضایی در کشور
دکتر حسن سالاریه، رییس سازمان فضایی که وعدههایی درباره ساخت ماهوارههای سنجشی با دقت بالا داده بود، اعلام کرد که سازمان فضایی ایران گام بسیار مهمی در حوزه طراحی و ساخت ماهوارههای سنجشی بومی با دقت بسیار خوب برداشته است و در این زمینه طراحی و ساخت دو پروژه مهم به نامهای ماهواره «پارس۲» و ماهواره «پارس۳» رسماً آغاز شده است.
ماهواره «پارس۲» یک پروژه ساخت ماهواره سنجشی با دقت تصویربرداری ۴ متر است که فرآیند طراحی و ساختش آغاز شده و ماهواره «پارس۳» با دقت تصویربرداری حدود ۲ متر، مدرنترین و دقیقترین ماهواره تصویربرداری ایران است که این پروژه هم مراحل طراحی و ساختش آغاز شده است.
رئیس سازمان فضایی ادامه داد: در حوزه ماهوارههای مخابراتی هدفگذاری ما در دو حوزه است؛ نخستین حوزه ماهوارههای مخابراتی با ارتفاع پایین است که بهدلیل زمان کوتاه گردش در دور زمین و عدم ثبات نسبت به سطح زمین بهطور منظومهای استفاده میشود.
سالاریه همچنین اضافه کرد: ما پیش از این ماهواره «ناهید۱» را داشتیم، سال گذشته نیز ماهواره مخابراتی «ناهید۲» را رونمایی کردیم و امسال نمونه پروازی این ماهواره عملیاتی و آماده پرتاب میشود. ماهواره «ناهید۳» که جدیدترین پروژه مخابراتی ایران است، بهجهت طراحی و ساخت ابلاغ شده است. این ماهواره قابلیتهای بالاتر و کیفیت بهتری دارد و میتواند پلتفرم مبنایی برای منظومه ماهوارههای مخابراتی کشور باشد.
پرتاب کپسولهای فضایی بهزودی
بر اساس اعلام سازمان فضایی، دولت سیزدهم بهدنبال توسعه بخش کپسولهای فضایی است. اگرچه در دهه ۸۰ پرتابهای کپسولهای زیستی موفقی داشتیم، اما طی این سالها این روند متوقف شده بود که بهزودی پرتاب این کپسولها از سر گرفته میشود.
از سرگیری برگزاری جلسات شورای عالی فضایی گام دیگر دولت سیزدهم در توسعه فناوری فضایی بوده است. پس از برگزاری دومین جلسه شورای عالی فضایی در دولت سیزدهم که منجر به تایید و تصویب برنامه ۱۰ ساله فضایی کشور شد، سازمان فضایی ایران در نخستین روز کاری پس از تصویب برنامه ۱۰ ساله فضایی، روند اجرای این برنامه را با تشکیل اولین جلسه اجرایی آن آغاز کرد.
توسعه زیرساختهای پرتاب و ایستگاههای زمینی، سرعت بخشیدن به روند طراحی و ساخت ماهوارههای مخابراتی، پرتاب ماهوارههای سنجشی با دقت یک متر و کمتر، حرکت در مسیر تعاملات بینالمللی و اجرای پروژههای مشترک، اجرای طرحهای اکتشافاتی با تمرکز بر توسعه زیرساختها، برنامهریزی جهت رسیدن به پرتاب محمولههایی با وزن بالا از جمله دیگر سرفصلهای برنامه ۱۰ ساله فضایی کشور است.
طبق این برنامه، جمهوری اسلامی ایران در ۱۰ سال آینده تبدیل به قطب منطقهای در توسعه فناوریهای فضایی و ارائه خدمات پرتابهای فضایی خواهد شد که این هدفگذاری، با تکیه بر توانمندی داخلی و دانش متخصصان کشورمان باید محقق شود.
اجرای بخشهایی از برنامه ۱۰ ساله فضایی در قالب برنامه قبلی با هماهنگی و همراهی تمام بازیگران و نهادهای متولی در حوزه فضایی از قبل آغاز شده و با آغاز رسمی اجرای برنامه ۱۰ ساله فضایی عملاً مقدمات برخی بخشها فراهم شده است.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: صنعت فضایی ، ماهواره ، هفته دولت ، سازمان فضایی ایران ، ماهواره خیام ، برگزیدهها
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: صنعت فضایی ماهواره هفته دولت سازمان فضایی ایران ماهواره خیام برگزیده ها ماهواره های مخابراتی برنامه ۱۰ ساله فضایی ماهواره های سنجشی ساخت ماهواره پرتاب ماهواره سازمان فضایی پایش و بررسی طراحی و ساخت سنجشی با دقت فضایی ایران دولت سیزدهم فناوری ها منابع آبی کپسول ها آغاز شده منابع آب داده ها حوزه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۸۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وقتی عمیق و موشکافانه به موضوع نگاه کنیم، خواهیم دید تاثیر نامطلوب این ماجرا در دراز مدت به مراتب بیشتر از سودی است که حاصل سینما میشود؛ از گسترش نفوذ تفکر سرمایهداری تا محدود شدن سینمای ایران به ژانر کمدی ارائه تصویر نامناسب از سینمای ایران دردنیا و... بخشی از نتایج تبلیغات گسترده فیلمها در شبکههای ماهواره است.
روزنامه اعتماد با محمدمهدی عسگرپور، رییس هیاتمدیره خانه سینما در همین باره گفتوگویی انجام داده و نظرش را درباره تبلیغ فیلمها در شبکههای ماهوارهای جویا شده است که ادامه میخوانید:
جناب عسگرپور! بحث درباره تبلیغات فیلمهای سینمای ایران در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، به امروز و دیروز و امسال و پارسال مربوط نمیشود و اصلا نکته جدیدی در سینمای ایران نیست، اما همانطور که میدانید این موضوع از سال گذشته رویکرد جدیدی پیدا کرده است، نظر شما درباره این موضوع چیست؟
همانطور که اشاره کردید، بحث تبلیغات در شبکههای ماهوارهای قدمت دارد، قبلتر محدودیت زیادی روی این تبلیغات اعمال میشد اما در حال حاضر این محدودیتها ظاهرا کمتر شده است، این موضوع از جایی شروع شد که تهیهکنندگان، تولیدکنندهها و پخشکنندهها احساس کردند از کانالهای داخلی برای معرفی فیلمشان به جایی نمیرسند و نمیتوانند از امکانات داخلی که در گذشته کارایی داشت بهره ببرند، امکانات داخلی در گذشته کارایی داشت و محدودیت کمتر داشت اما در حال حاضر کارایی خیلی کمی دارد و در عوض محدودیت زیادی دارد، پس تصمیم گرفتند برای تبلیغات فیلمشان به دنبال امکاناتی باشند که کارایی داشته باشد. اگر نمودار این اتفاق را رسم کنید خودتان متوجه میشوید مجموعهای از عوامل
در کنار هم قرار میگیرد و دست به دست هم میدهد تا فیلمساز به شبکههای ماهوارهای پناه ببرد. رویکردی که قبلتر تجربه نشده در حال حاضر این است که سینماگران از صداوسیما به عنوان بازوی تبلیغاتی نمیتوانند بهره ببرند، ضمن اینکه اقبال به شبکههای صداوسیما هم کم است وازطرفی صدا وسیما عمدتا محصولات خاصی مدنظر دارد و برای همان فیلمها تبلیغ میکنند از امکانات شهری هم که هیچ کمکی به سینماگران نمی رسد، برای سینماگران تنها امکان معرفی فیلمشان کانالهای ماهوارهای باقی میماند.
انگار تبلیغ فیلمها برای یک تعداد فیلم است.
نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که تبلیغات ماهواره برای یک تعداد فیلم کاربرد دارد و برای دیگر فیلمها شاید موفقیتی نداشته باشد.انگار که در و تخته با هم جور شده باشند فیلمهای پرمخاطب در این شبکهها تبلیغ میشوند، البته بده و بستانی هم این وسط صورت میگیرد و راه برای تبلیغ فیلمهای کمدی بیشتر باز میشود، اینکه این مسیر تا کی ادامه دارد و در ادامه به چه شکلی صورت میگیرد، نمیشود پیشبینی کرد امافارغ از کیفیتی که فیلمها دارند که ماآنهارا د وست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم هراثری امکان تبلیغ باید داشته باشد. صاحب اثرباید مسیری را برای معرفی محصولش باز کند وقتی در داخل کشورمان بیشتر امکانات و درها به روی فیلمسازان بسته است و فضای تبلیغات فیلمها در خدمت یکسری محصولات مختص حاکمیت است راهچارهای برای فیلمسازان باقی نمیماند. بهرغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلساتشان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل میبینیم این تفاهمها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.
بحث خروج سرمایه از کشور و هزینهای که برای شبکههای ماهواره میشود دراین مسیر چقدر اهمیت دارد.
حتما موضوع مهمی است، حتما اگر تهیهکنندگان سینمای ایران امکانات داخلی کارآمد برایشان فراهم میشد، فضای داخل کشور را به تبلیغات در رسانههای خارج ترجیح میدادند. وقتی مجاری تبلیغ در داخل بسته و بیکیفیت میشود و از سوی دیگرتبلیغات در شبکههای ماهوارهای هزینه کمتر و کارایی بیشتر را متوجه صاحب اثر میکند، سینماگر خود به خود به خارج از کشور سوق داده میشود.
در لابهلای صحبتتان اشاره کردید که بده و بستانی بین تبلیغ فیلمها و ماهوارهها صورت میگیرد. بیشتر در این خصوص توضیح میدهید؟
به این معنی که تبلیغات فیلمهای ایرانی برای شبکههای ماهوارهای سود خوبی دارد، یعنی با افزایش مخاطب آنها همراه میشود، شما دقت کنید در چند سال اخیر صداوسیما که با افت مخاطب همراه بوده اما شبکههای ماهوارهای پرمخاطبتر شدند، کشور همسایه ما ترکیه در صادرات سریال رتبه بسیار بالایی دارد و این باعث میشود فعالیتها در این کشور گسترش پیدا کند یا در کشور کره، در ساخت سریالهای پرمخاطب موفق بوده. وقتی شبکههای ماهوارهای اقدام به پخش این سریالها میکنند با رشد مخاطب همراه میشوند. تقویت شبکههای ماهوارهای باعث میشود سینماگران ما هم به سمت آنها بیشتر گرایش پیدا کنند و این باعث میشود تبلیغات به سمت ماهوارهها بیشتر شود واین یعنی تعامل.
متاسفانه در داخل کشور نه تنها چنین تعاملی اصلا وجود ندارد که اصلا به گسترش فعالیت و تقویت رسانه ملی فکر نمیشود، اما آقای عسگرپور تا به اینجا بیشتر درباره سطح ماجرا صحبت کردیم، یعنی دریافتهای مستقیم از تبلیغات فیلمها در ماهوارهها را بررسی کردیم، اما اینجا بد نیست کمی زیربنایی به این ماجرا بپردازیم، شما اشاره کردید اگر نمودار رسم کنیم تمام راه های فیلمسازان به خارج میرسد، ولی ما هم برای شما از جنبه دیگر نمودار رسم میکنیم و از تناقضها و تبعیضها در این نمودار می گوییم. اگرچه در وهله اول این فروش قطعا برای بخشی از سینمای ایران مفید است اما پرسش اینجاست چرا مدیران سینما این فروش را به دوران مدیریت خود نسبت میدهند و این فروش را از عملکرد مطلوب خود ناشی میدانند؟ مگر سهم عمده فروش از تبلیغات ماهواره نیست؟ مگر ماهواره در معنای کلی کلمه امر مذمومی نیست؟ آیا این تناقض نیست؟
به عقیده من تبعاتی که این ماجرا دارد بسیار مهم است.
از سوی دیگر پرسشی که مطرح می شود اگر مدیران به دنبال گردش اقتصاد و فروش فیلمها در سینما هستند چرا از اکران و نمایش فیلمهای اجتماعی خوب مثل برادران لیلا و تفریق و... جلوگیری میکنند؟ اگر فروش خوب است چرا سینمای اجتماعی را محدود کردند؟ چرا قاطبه سینماگران شاخص اجتماعی امروز بیکار هستند و نمیتوانند کار کنند؟ این تناقض نگرانکننده نیست؟ به عنوان مثال اکران فیلم اجتماعی از رخشان بنیاعتماد یا اصغر فرهادی آنهم بدون تبلیغ در ماهواره، آیا پرفروش نخواهد شد؟ چرا این فیلمسازان نباید امروز فیلم بسازند؟ اصلا اگر فروش خوب است چرا تبلیغ در ماهوارهها را رسما اعلام نمیکنند؟
اتفاقا معتقدم در دورهای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی ازسینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یاناخواسته همجهت شدهاند. به بیانی دیگر مجموعهای از حاکمیت نظری دارد و بیشتر اوقات درحدشعاراز ارزشها میگوید بدون اینکه توان توضیح درست داشته باشد با سینمای متفکر که غالبا دیدگاه انتقادی دارد مقابله میکنند، در خارج از کشور هم طی چندسال گذشته جریانهایی شکل گرفته که مایل است سینمای تفکربرانگیز ایران حضوررسمی نداشته وحالا این دو جریان در کنار هم به سینمای ایران لطمات جدی میزنندهرچند در ظاهر با هم مخالفند اما در عمل کنار هم هستند، در پاسخ به سوال شما باید بگویم که بله فعلا بخش مهمی از سینمای ایران فعال نیست. عده ای از فروش فیلمها سودهایی میبرند که اتفاقا نوش جانشان، در شرایطی قرار گرفتیم که اگر نقد میکنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحینگر به منتقدان وضع موجود حمله میشود که شما با موفقیت همکارانتان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم میاندازند، به همین دلیل لابهلای صحبتم میگویم که باور کنید از فروش فیلمهای همکاران خوشحالم اما وقتی حرف از رونق میزنیم این واقعا مربوط به بخش نسبتا کم سینمای ایران میشود. مفهوم و واژه رونق گستردگی دارد و ما وقتی از رونق صحبت میکنیم از یک صنعت حرف میزنیم. از رونق صحبت میکنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند. این کجایش اسم رونق دارد؟ البته تعداد زیادی از سالنهای سینما به واسطه بعضی فیلمها پرمخاطب میشود که این میشود سود صاحبان سالن ولی تعداد کمی از کارگردانان و تهیهکنندگان ما کار میکنند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار میکنند. شما به فیلمها و سریالها نگاه کنید، چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
این اسمش را میتوانیم رونق بگذاریم؟
رونق بخشی ازسینماست ونه سینما به مفهوم کلی، به نظر من مسوولان لطف کنند واژه رونق را اینقدر به کار نبرند.این اعداد و فروش سالن های سینما بخش کمی از کل مجموعه سینما را شامل میشود، در صورتیکه در حال حاضر میبینیم به جای آنکه زمینهای ایجاد شود تا کورسوی امید ایجاد شود تا بقیه اهالی سینما هم بتوانند کار کنند اما جریان نظارتی به گونهای عمل میکنند که تنها بخشی از سینما فعال است و بخش زیاد دیگری غیرفعال، اینکه اسمش رونق نیست، درحالی که مزیت نسبی فرهنگی و هنری سینمای ایران با سینمای جدی و تفکربرانگیز بوده است که من معتقدم این بخش را در حال حاضر به مقدار بسیار زیادی از دست دادیم، مگر اینکه فیلمسازان با شرایط اقتصادی و روحیات خودشان فیلمی تولید کنند و در دنیا منتشر کنند که آن قسمت از سینما کارکرد خودش را دارد، ولی درخصوص فیلمسازان صاحب اصول وسبک عملازمینهای برای فعالیتشان وجود ندارد و اگر هم بخواهند فعالیت کنند، نمیتوانند چون قواعدی که در سینمای ایران در حال حاضر وجود دارد با قواعدی که آنها به آن پایبند هستند فاصله دارد و به آن تن نمیدهند.
اینجا همان جایی است که همان دو جریانی که گفتم برای از بین بردن بخش مهمی از سینمای ایران که حضورشان مزیت نسبی است همگام میشوند.امیدوارم سازندگان فیلمهای پرفروش فراموش نکنند که بخشی از امکان فعالیت مستمری که برای آنها به وجود آمده مرهون فعالیت درخشان فیلمسازان روشنفکر و متفکر است که مسیررابرای سینمای پرآوازه ایران شکل داده تا برای جریانهای مختلف محترم شمرده شود، تصور اینکه به تدریج سینمای متفکر از زیست بوم سینمای ایران حذف شود و بقیه این زیست بوم که فعلا مترادف شده با فیلمهای کمدی بتواند بار فرهنگی سینما را به دوش بکشد بسیار سادهانگارانه است.
جالب، سکوت مدیران در این باره است.
مدیران که فعلا تلاششان روی فروش بالا به هر قیمتی است و ظاهرا آنقدر پروانه ساخت فیلم کمدی صادر شده یا درخواست شده که خودشان به این موضوع پی بردند.
حتی اعلام کردند که دیگر فیلم کمدی در اولویت ما نیست و گفتند درخواست پروانه ساخت برای فیلم کمدی ندهید.
الان سینما یک مدل خاص رواج پیدا کرده است، قبل از انقلاب میگفتند مرحوم بیک ایمانوردی درسال چند فیلم همزمان با هم کار میکرد طوری که ممکن بودبا همان لباس فیلم اول سر فیلم دوم و سوم هم حاضر میشد، الان شما نگاه کنید اکثر پلان فیلمهای پرفروش خیلی شبیه هم شدهاند، (باز اینجا تاکید میکنم که این نوع فیلمها باید ساخته شود و فروش داشته باشند) ولی کیفیت هم باید داشته باشند یا نه؟ البته من بیشتراین مشکلات را از نگاه وعملکردمدیران می بینم که نگاه بلندنظرانه به اداره سینما ندارند تا زمینه ایجاد شود که فیلمسازانی که مزیت نسبی برای سینما هستند هم فعالیت کنند. غمانگیزتر آنجاست که امروز بخش رسمی سینما که تریبون دارند به بخش دیگر و ارزشمند سینما حمله میکنند. شما به فهرست چهل ساله سینمای ایران و فیلمهایی که در سینمای ایران ساخته شده، نگاه کنید ببینید از کجا به کجا رسیدیم.
اتفاقا به نکتهای اشاره کردید که مدنظر ما بود. دورهای بود که عباس کیارستمی پرچمدار سینمای ایران بود، درحالی که الان سینمای کمدی فاقد کیفیت پرفروش میشوند و مدیران از این فروش فخر میفروشند و فیلمهای کمدی پرچمدار سینمای ایران شده و جهان هم ما را با این فیلمهای کمدی رسمی میشناسد. جناب عسگرپور! نیک میدانید اگر ما به تبلیغات فیلمها در ماهوارهها ایراد میگیریم بخشهای مختلف دارد. یک بخش هم همین نگاهی است که جهان به سینمای ایران از طریق ماهوارهها دارد.
در دهه شصت زمانی که جنگ بود مدیران ما تلاش کردند ارتباطات بینالمللی برقرار کنند درحالی که ایران درگیر جنگ با عراق بود بخش فرهنگی کار خودش را بکند و ایران با فیلمهایش در جهان شناخته شود و نگاهها به سمت ایران باشد. اواخر دهه شصت بود که هفته فیلم ایران در امریکا برگزار شد و تعداد زیادی از فیلمسازان شناخته شده و معتبر فیلمهایشان در این رویداد شرکت کرد. همان زمان که مخالفان تظاهرات به راه انداخته بودند وخاطره معروف عباس کیارستمی با پرویز صیاد هست که به او گفت من بیرون سالن با پلاکارد میایستم تو به سالن برو و فیلم ببین.
میخواهم بگویم آن زمان اینگونه از سینمای روشنفکر دفاع میکردند شما درنظر بگیرید که الان هفته فیلم دراروپاوامریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثارموردعلاقهشان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلمهای پرفروش میشوند نماینده سینمای ایران؟ البته من معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که میتوانند پرچمهای سینمای ایران در دنیا راهمچنان بالا ببرند اما یازمینه کار برایشان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند ودرچرخه کمدیسازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است. زمانی بود که در جشنوارههای مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلمها بدون مجوز در جشنوارههای خارجی شرکت میکنندو وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلمها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلمها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند. قبلا رنگآمیزی تنوع فیلمسازان در سینمای ایران زیاد بود ولی در حال حاضر بخش زیادی از سینماگران دیگر امکان فعالیت ندارند. ازطرفی غلبه نگاه امنیتی رایج دردستگاههای امنیتی برنگاه فرهنگی مدیران روزگار ناخوشایندی رابرای سینما رقم زده است.
جناب عسگرپور! نکتهای که در آخر به آن اشاره کنیم، آیا تبلیغات ماهوارهای که فروش هرچه بالای فیلمهای سینمای ایران آنهم به صورت تبعیضآمیر به دنبال دارد، باعث نفوذ تفکر سرمایهداری در سینما میشود؟ چون در حال حاضر در سینما همه چیز به پول خلاصه شده، تهیهکنندهها فیلم کمدی میسازند چون بازگشت سرمایه دارد و حرف پول در میان آنهاست، سینماداران فیلم کمدی اکران میکنند چون بازگشت سرمایه دارد، جالب اینکه فیلمسازان مدعی تفکر هم سمت ساخت فیلم کمدی رفتند، آیا رواج چنین تفکری درست است؟ نکته مهمتر اینکه آیا وقتی تهیهکنندهای از نمایش فیلمی سود هنگفت میکند آیا این دریافت هزینه نباید در سینما منتشر شود؟ یا اینکه فقط مختص به تهیهکننده است؟ از این منظر که در کشورهای خارج از سودهای کلان حاصل از فیلمهای پرفروش تهیهکننده باید دو، سه فیلم تجربی هنری بسازد و دست فیلمسازان جوان را بگیرد... در ایران انگار اوضاع فرق میکند. نظر شما در این مورد چیست؟
با توصیههای اخلاقی نمیتوان یک زیست بوم را اداره کرد، تهیهکننده و سرمایهگذار ما هم حاصل شرایط کشور هستند، با مجموعهای از دولت مواجهیم که از راههای گوناگون از مردم عوارض و مالیات و... میگیرد، هزینههای زندگی را به شدت بالا میبرد، ارزش پول ملی را به بدترین حالت میرساند و بعد توقع فرزندآوری و حال خوب و نشاط از مردم دارند. واقعا نمیدانم با چه رویی چنین توقعاتی از جامعه دارند؟ دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است.
تهیهکننده و سرمایهگذارونهایتا تولیدفیلم هم محصول همین شرایط است (همینجا بگویم که اغلب با سرمایهگذار در سینما مواجه هستیم تا تهیهکننده). شما به صنعت خودروسازی نگاه کنید. همین چند وقت پیش بود که رسما اعلام شد که یک شرکت خودروساز نزدیک به چند هزار میلیارد از مردم زیادی گرفته است با خودم گفتم اگر فقط همین یک مورد مدیران خودروسازی مجبور شوند پول زیاد گرفته شده از مردم را به آنها پس دهند مردم به این نتیجه میرسند که با نظامی مواجه هستند که با عدالت با آنها رفتار میکند و حقوق آنها را رعایت میکند ولی نتیجه چه شد میفهمید در یک جریانی این تبلیغات باید اتفاق میافتاد، همین و بس، اصلا مگر سابقهای از پس دادن وجود داشته که این دومیاش باشد؟ در چنین زیست بومی دیگر به سختی میشود از تعهد و اخلاق و سلامت فرهنگی گفت. وقتی هم به دستاندرکاران جدیدی که سود زیادی بردهاند از مسوولیت اجتماعی میگویی در ظاهر تایید میکنند ولی در دل پوزخند میزنند، به نظرم خیلی تقصیر آنها نیست، چراکه بیشترشان در زیست بومی که شالودهاش در عملکرد مسوولین مشخص است، رشد کردهاند.
آقای عسگرپور! به عنوان پرسش آخر با تبلیغات فیلمها در ماهواره موافق هستید یا مخالف؟
مخالفم اما به تهیهکنندهها حق میدهم وقتی در داخل با بیمهری مواجه میشوند برای بازگشت سرمایه به ماهواره متوسل شوند. وقتی صحنه کشور ما از نخبگان خالی شده، وقتی مدیران ما فهم دقیقی از اداره حوزههای فرهنگ و هنر را ندارند، وقتی میگوییم فروش بالای چند فیلم رونق کل سینما به شمار نمیرود، تازه از آنجا مساله ما با آنها شروع میشود و آنها سینماگران را به جان هم میاندازند که شما از فروش فیلم همکارانتان راضی نیستید و مساله را سخیف جلوه میدهند.
در دورهای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی از سینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یا ناخواسته همجهت شدهاند.
اگر نقد میکنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحینگر به منتقدان وضع موجود، حمله میشود که شما با موفقیت همکارانتان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم میاندازند.
از رونق صحبت میکنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار میکنند، شما به فیلمها و سریالها نگاه کنید چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
الان هفته فیلم در اروپا و امریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثار مورد علاقهشان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلمهای پرفروش میشوند نماینده سینمای ایران؟
معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که میتوانند پرچمهای سینمای ایران در دنیا را همچنان بالا ببرند، اما یا زمینه کار برایشان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند و در چرخه کمدیسازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است.
زمانی بود که در جشنوارههای مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلمها بدون مجوز در جشنوارههای خارجی شرکت میکنند و وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلمها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلمها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند.
دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است. تهیهکننده و سرمایهگذار و نهایتا تولید فیلم هم محصول همین شرایط است.
بهرغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلساتشان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل میبینیم این تفاهم ها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900028